جنبش فتنه گر سبز در حاله ای از نفاق و توهم
بر اساس آیات و روایات متعدد، منافقان افرادی هستند که در ظاهر خود را مؤمن و مصلح نشان می دهند ولی در باطن ایمان ندارند؛ با افراد بی دین، رفت و آمد و خلوت میکنند؛ نمازشان با کسالت و انفاقشان با کراهت است؛ نسبت به مؤمنان عیب جویند؛ از جبهه و جهاد فراری و از خدا غافلاند. ریاکار، شایعه ساز و علاقه مند به دوستی با کفارند؛ ملاک علاقه شان کامیابی و ملاک غضب شان، محرومیت است؛ نسبت به پیشرفت مؤمنان نگران، ولی نسبت به مشکلاتی که برای مسلمانان پیش می آید شادند. در واقع جریان نفاق با اتخاذ مواضع دوگانه و یا بعضاً چندگانه درصدد پیشبرد منافع خویش است و با وزیدن باد به هر سویی تغییر موضع می دهد.
حال به بررسی مواضع و اظهارات برخی شخصی تها، که خود را الگویی برای تغییرات منط قهای می دانند، می پردازیم و نتیجه گیری را به مخاطب می سپاریم. این سخنان یکی از سران فتنه در پی بیداری اسلامی است: «این روزها خاورمیانه در آستانه ی حوادث بزرگی ست که می تواند سرنوشت این منطقه و جهان و سرنوشت ملت های منطقه را تحت تأثیر خود قرار دهد. مسلماً آنچه در حال وقوع است در راستای به هم زدن نظام ظالمانه ای است که سرنوشت ملت های بسیاری را درمنطقه در چنگال خود گرفته است و بدون هیچ شکی نقطه ی آغازین آنچه در خیابان های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد». در ادامه ی این موضعگیری ها نیز اصحاب فتنه عنوان کردند: خيزش در كشورهاي عربي همان جنبش سبز است؛ مگر جمهوری اسلامی چه دستاوردی داشته که کشورهای دیگر بخواهند از ایران الگو بگیرند.
با گذشت 2 سال از انقلاب سال 2011 مصر و سقوط مرسی شاهد مواضع جدیدی از جنبش فتنه یا همان سبز هستیم به شکلی که رسانه های فعال این جریان به خصوص شبکه های اجتماعی منتسب به آن ها، جنبش تمرد را برگرفته از جنبش سبز می خوانند و این تغییر مواضع امروز فتنه گران به چه دلیلی می تواند باشد؟ آیا این جریان حمایت ها و سخنان گذشته ی خود را فراموش کرده و دچار آلزایمر شده و یا اینکه امروز نفع نمایشی این جریان در پشت حمایت از جنبش تمرد قرار گرفته است؟ آیا این جریان که توهم مردمی بودن را در روند فعالیت های خود تبلیغ می کند و از هر فرصت گل آلودی برای ماهی گرفتن به نفع خود استفاده می کند و مادام مواضع نفاق گونه اتخاذ می کند، شد که یک مرتبه از حضور مردم آمریکا در خیابان ها به دلیل اعتراض به سیاست های اقتصادی واشنگتن حمایت کند؟ آیا یک مرتبه سرکوب مردم آمریکا را محکوم کردند؟ آیا نمی بایست این متوهمانِ مردمی پندار، جنبش وال استریت را برگرفته از خود می دانستند؟ چرا از وال استریت حمایت نکردند؟ جالب اینجاست که این جریان در برابر خفقان موجود در کشورهای عربی و ظلمی که بر شیعیان در این کشورها روا می رود موضعی نگرفته و نمی گیرند اما در موضوع سوریه به حمایت از تروریست ها و مخالفان اسد پرداخته و چشم خود را بر جنایاتی که در سوریه رخ می داد بستند.
در واقع با کمی تأمل نسبت به موضعگیری های این جریان در وقایع مختلف، تفکر آن ها مشخص می شود و سکوت سران فتنه در برابر تضعیف دشمنان ایران و انقلاب و عدم حمایت از مردم آمریکا به دلیل عدم رویارویی با دولتمردان مستکبر عالم، ماهیت جریان نفاق بیش از پیش آشکار می شود. با توجه به مطالب مطرح شده در آینده نیز می توان پیش بینی کرد که اگر جنبش سومی در مصر پیروز شود همان جنبش زرد است!!!!
نظرات شما عزیزان: